هميشه مي گفت دخترم اگه بهم ثابت بشه تقي پور راست ميگه، مثل يک مرد مواضعمو اصلاح مي کنم و پشت سرش قرار مي گيرم.


ولي من حرفاي بابا رو در رابطه با قديمي ترين رقيب سياسيش باور نمي کردم.


البته تا قبل از ظهر امروز.


امروز رفته بودم دفتر بابا که ديدم تقي پور هم اونجاست و حسابي با هم گرم گرفته بودند. اول فکر کردم مثل تمام سياسيون دارن تعارف بهم تيکه پاره مي کنند.


اما بعد از گذشت يکساعت متوجه شدم بابا در مواجهه با تقي پورکاملا تغيير کرده


ببين تقي پور جان راستشو بخواي من تو رو هميشه ي جونور کلاش و رياکار مي دونستم. ولي


آهان وايسا. دخترم تو بگو من هميشه بعد از فحش و فترات به تقي پور چي مي گفتم ؟


منم که ماتم زده بود گفتم شما مي گفتيد که اگر ي روز ثابت بشه شما يعني آقاي تقي پور راست مي گفته، ميرم پشتش قرار مي گيرم


تقي پور رو به بابا کرد و گفت : شايسته مي دوني عواقب اين گردش مواضع تو کلي برات هزينه مي ندازه


بابا گفت : آره فوقش طرفدارام مي خوان بگن شايسته خائن اعدام بايد گردد اما من خيالم راحته که وقتي حرف حق برام ثابت شد، مردونگي کردم و کار خدايي انجام دادم


.


.


.


آمده شدم تا شامم و بخورم که مثل هر شب مسيج خبري که مشترکش بودم مهمترين تيترش و برام فرستاد


مسيج و باز کردم


نوشته بود


شايسته خودکشي سياسي کرد




پيش خودم گفتم اين تنها خودکشي بدون گناه و داراي ثواب بود




------------------------------------------------------------------


اين داستان را خودم و بر اساس تکاليف کلاس فيلمنامه نويسي استاد حامد محمدي (نويسنده فيلم هاي طلا و مس و حوض نقاشي) نوشتم


 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Pooya Team ویستا رایانه زیورآلات و ساعت های برند فرکتال هنر سایت مرجع دانلود پایان نامه - تحقیق - پروژه Courtney Bill محوطه سازی | آبنما | دیوار سبز | بام سبز فرهنگ اینترنت